تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4117
بازدید دیروز : 344
بازدید هفته : 4976
بازدید ماه : 58254
بازدید کل : 10450009
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک
 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 11 / 7 / 1394

هدیه الهی

در پانزدهم رمضان سال دوم و یا سوم هجرت خداوند سبحان‏ بالاترین هدیه خویش را به بیت نبوت وامامت اهدا کرد. مولود سعیدی که صورت و سیرتش آیینه تمام ‏نمای سیمای نبوی و علوی‏ بود و امتیازات فاطمی نیز در اندامش درخشش داشت.


این هدیه الهی از بالاترین خیرات و برکات ماه رمضان بعد از هجرت بشمار می‏رفت. 
ولادتش نویدی بر مهاجران سخت‏کوش و موحد و معتمد بر خدا شد. 
تسبیح و تهلیل سبط اکبر رسول خدا(ص) و ثمره رسالت و امامت ‏به هنگام ولادت درنیمه رمضان و قرائت قرآن او برترین تحفه رمضانیه بر روزه‏داران عصر پیامبرخدا(ص) و نسل ‏های آینده گشت. 
این مولود مسعود «حسن بن‏ علی(ع) » است که کره خاکی و همه افلاک بر زاده ‏شدن اوبر خود بالیدند و مدینه منوره حرم دوم الهی در این میان شرفی دیگر یافت. 
فرشتگان به یکدیگر تهنیت و تبریک گفتند و انتظار رسیدن به خدمت رسول خدا(ص)را جهت تبریک‏ گویی داشتند که به این فیض نائل گشتند. 
بهشت‏ برین سالیان دراز آرزوی بوسه‏زدن بر گامهایش داشت و بارها در برابر حضرت‏حق عرضه داشته بود. یا رب الیس قد و عدتنی ان تسکنی رکنا من ارکانک; بارخدایا! آیا وعده نکردی که یکی از پایه‏ های اساسی عالم خلقتت را در من سکنی دهی؟! 
بعد از دنیا آمدن امام حسن مجتبی(ع) و برادرش حسین بن‏علی(ع) خداوند چنین پاسخی ‏داد: اما ترضین انی زینتک بالحسن و الحسین فاقبلت تمیس کما تمیس العروس; آیا خشنود نمی‏گردی به اینکه زینت دهم تو را با جای دادن حسن و حسین[علیهماالسلام]؟ 
بهشت‏به پیش خواهد آمد و همانند داماد آنان را در آغوش خواهد گرفت. 
با ولادت سبط اکبر رسول خدا(ص) موجی از سرور و شادمانی اهل بیت علیهم‏السلام‏را فرا گرفت زیرا اعطاء کوثر که وعده اساسی حضرت حق بر پیامبر(ص) بوده تحقق‏یافت و چهارمین مصداق آیه تطهیر پا به عرصه وجود گذاشت. این نوزاد بیشترین‏شباهت را به جدش پیامبر(ص) داشت. از این رو پدر و مادرش و دیگر یاران پیامبر درپوست‏ خود نمی‏گنجیدند، آن روز مردم و فرشتگان همانند جبرئیل و میکائیل و ... 
بر نبی مکرم بیشترین تهنیت و تبریک را گفتند.

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 11 / 7 / 1394

نمایندگان نجران

هیئت نجران (1) و داستان مباهله
از جمله هیئت هایی که در این سال به مدینه آمدند هیئت نصارای نجران بودند که به دنبال نامه‏ای که پیغمبر اسلام به کشیش بزرگ آنجا نوشت و او را به اسلام دعوت فرمود آنها به مدینه آمدند تا از حال آن حضرت از نزدیک تحقیق کنند.


و داستان ورود هیئت مزبور را به مدینه محدثین سنی و شیعه به اجمال و تفصیل در کتابهای سیره و تاریخ و حدیث نقل کرده‏اند که شاید جامعترین و در عین حال فشرده ‏ترین نقلها نقل مرحوم طبرسی در اعلام الوری است که ما عینا با تلخیص مختصری برای شما ترجمه می‏کنیم.
هیئت نجران که شامل گروهی بیش از ده نفر از بزرگان آنها بود به ریاست و سرپرستی سه نفر یعنی عاقب، سید و ابو حارثه به مدینه آمدند.
عاقب که نامش عبد المسیح بود، سمت ریاست آنها را داشت که بدون نظر و رای او کاری نمی‏کردند. سید که نامش ایهم بود ملجا و تکیه گاه آنها در کارها بود و ابو حارثة کشیش بزرگ و اسقف اعظم ایشان بود که پادشاهان روم کلیساها به نام او ساخته بودند.
هنگامی که به سوی مدینه حرکت کردند ابو حارثه در کنار خود - در کجاوه - برادرش کرز یا بشر را سوار کرد و در راه که می‏آمدند قاطر آنها به زمین خورد و هم کجاوه او چون می‏دید این رنج‏سفر را برای دیدار پیغمبر اسلام متحمل شده‏اند، به صورت کنایه گفت: نابودی بر این مرد دور از خیر و سعادت باد - و منظورش پیغمبر(ص)بود - ابو حارثه که این حرف را شنید با ناراحتی بدو گفت:
نابودی بر خودت باد!
وی گفت: برای چه برادر؟!
ابو حارثه پاسخ داد: برای آنکه به خدا سوگند او همان پیغمبری است که ما چشم به ‏راه آمدن او هستیم.
وی با تعجب گفت: پس چرا پیرویش نمی‏کنی؟
ابو حارثه گفت: این مقام و منصبی که این مردم به ما داده ‏اند مانع از آن است که من پیرو او گردم و تازه اگر من هم پیرو او شوم اینان از من پیروی نمی‏کنند و سرانجام هم وقتی به مدینه آمد به دست پیغمبر اسلام مسلمان شد.

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 11 / 7 / 1394

ماموريت امام علي(ع) در اعلان برائت از مشرکين

سال نهم هجرت رو به اتمام بود و ماه ذي حجه و ايام حج فرا مي رسيد. شهر مکه پس از اينکه به دست پيغمبر اسلام فتح شد

در برابر اسلام تسليم و خاضع گرديد و بتها در هم شکسته شد و حاکم شهر مکه نيز از طرف پيغمبر اسلام تعيين مي شد - چنانکه پيش از اين گذشت - و خلاصه از نظر سياسي و اداري به دست مسلمانان اداره مي شداما با تمام اين احوال هنوز افراد مشرک و بت پرست در مکه و اطراف آن بسيار بودند که به همان آيين شرک و بت پرستي روزگار به سر مي بردند و حتي در انجام مراسم حج و طواف و غيره آزادانه طبق آيين خود آنها را انجام مي دادند، در اين سال آيات سوره برائت که متضمن دستور نقض قرارداد با مشرکان و رسوا کردن منافقان و متخلفان جنگ تبوک بود بر پيغمبر اسلام نازل شد و رسول خدا(ص) مامور شد به وسيله اي آنها را بر مشرکين ابلاغ کند و جلوي مراسم غلط و عادات زشت آنها را که به عنوان حج و طواف انجام مي دادند بگيرد و شهر مکه و مراسم حج را از آلودگي به شرک و بت پرستي پاک سازد و اساسا مشرکين جزيرة العرب و کساني که با پيغمبر پيماني ندارند تکليف خود را از آن تاريخ تا چهار ماه ديگر براي انتخاب مذهب حق و پذيرفتن حکومت اسلام روشن کنند. . . (1)
رسول خدا(ص)ابو بکر را با گروهي که برخي شماره آنها را تا سيصد نفر نوشته اند، مامور کرد به حج برود و آيات مزبور را در اجتماعات حاجيان بر مردم قرائت کند.
ابو بکر براي انجام ماموريت خود حرکت کرد ولي پس از رفتن آنها چيزي نگذشت که جبرئيل بر پيغمبر نازل شد و اين فرمان را از جانب خداي تعالي در مورد ابلاغ آيات برائت به آن حضرت ابلاغ نمود که خدا مي فرمايد:
«لا يؤدي عنک الا انت او رجل منک ».
[اين آيات را کسي از سوي تو جز خودت يا مردي که از تو باشد شخص ديگري نبايد ابلاغ کند!]
رسول خدا(ص)به دنبال نزول اين فرمان علي(ع)را طلبيد و به او دستور داد بر شتر مخصوص خود سوار شود و به دنبال ابو بکر برود و آيات را از او بگيرد و اين ماموريت مهم و خطرناک را خود او انجام دهد.

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 11 / 7 / 1394

امیرالمؤمنين عليه السلام و مسئله برائت از مشرکين در قرآن

در ميان سوره هاي قرآن يک سوره داريم که اول آن فاقد بسم الله است، و آن، سوره برائت است.قرآن را که مي گويند 114 سوره است به اعتبار اين است که سوره برائت را هم سوره مستقل و جدا از سوره انفال شمرده اند.راجع به اين که چرا اين سوره «بسم الله » ندارد دو وجه است.يک وجه اين است که اساسا «برائت » يک سوره مستقل نيست، تتمه سوره انفال است.

اتفاقا آياتش هم از سنخ مطالب آيات «انفال » است. ممکن است بگوييد اثر اين امر چيست که ما بگوئيم اين دو تا يک سوره است يا دو سوره.البته اثرش در دو حالت مذکور فرق مي کند.به عقيده ما شيعيان، در نماز، بعد از حمد يک سوره کامل را بايد خواند.اگر بگوئيم «انفال » و «برائت » يک سوره است پس چنانچه کسي «انفال » را شروع بکند بايد برائت را هم بخواند، و اگر بگوئيم «انفال » و «برائت » دو سوره است، يکي از اين دو را که بخواند کافي است و بلکه ديگري را نمي تواند بخواند چون قران بين سورتين است و قران بين سورتين اشکال دارد.ولي قول ديگر اين است که سوره برائت يک سوره مستقل است.اگر بگوئيم سوره مستقل چرا «بسم الله » ندارد، مي گويند علتش اين است که اين سوره، سوره غضب است، سوره اعلام جنگ و اعلام خطر به کفار است.اين سوره در سال نهم هجري نازل شده است.مي دانيد که پيغمبر اکرم در سن چهل سالگي مبعوث شدند.13 سال در مکه بسر بردند و عده اي در مکه مسلمان شدند.آن سيزده سال فوق العاده براي پيغمبر و مسلمين رنج آور بود.ده سال آخر عمرشان در مدينه بودند(پنجاه و سه سالگي آمدند به مدينه، ده سال هم در مدينه بودند و در شصت و سه سالگي از

در سال هشتم هجرت مکه را فتح کردند.البته قبلا فتوحاتي نصيب مسلمين شده بود، ولي مکه که فتح شد ديگر اسلام قدرت خودش را در جزيرة العرب تثبيت کرد. اذا جاء نصر الله و الفتح و رايت الناس يدخلون في دين الله افواجا فسبح بحمد ربک و استغفره انه کان توابا .بعد از فتح مکه، کفار قريش، هم پيمان با مسلمين بودند، يک پيمانکي با مسلمين داشتند گو اينکه آن را نقض کرده بودند.ولي هنوز قريش در حال شرک و بت پرستي بسر مي بردند، مسلمين هم در حال خداپرستي، اما با همديگر همزيستي داشتند.ايام حج پيش آمد.مسلمين براي انجام حج از مکه خارج شدند، قريش هم خارج شد، با تفاوتي که ميان حج قريش و حج مسلمين بود.حج يک سنت ابراهيمي است ولي قريش بدعتهايي در آن به وجود آورده بودند که اسلام آمد آنها را نسخ کرد.از جمله اينکه وقتي به عرفات مي رفتند دون شان مي دانستند، تا حدود مني و مشعر مي رفتند و از همان جا بر مي گشتند.يک سال به همين ترتيب حج صورت گرفت يعني مشرکين حج کردند، مسلمين هم حج کردند;مسلمين يک امير الحاج داشتند، آنها هم يک امير الحاج.در سال نهم هم ابتدا گمان مي رفت همين جور خواهد بود يعني مسلمين براي خودشان هستند و کفار براي خودشان.

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 10 / 7 / 1394

تفسير آيه « انما وليكم الله و ... »

تفسير آيه «انما وليكم الله و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلوة و يؤتون الزكوة و هم راكعون‏» 
بسم الله الرحمن الرحيم 
و صلى الله على محمد و آله الطاهرين و لعنة الله على اعدائهم اجمعين من الآن الى قيام يوم الدين، و لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظيم. 
قال الله الحكيم فى كتابه الكريم: 
«انما وليكم الله و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلوة و يؤتون الزكوة و هم راكعون 
و من يتول الله و رسوله و الذين آمنوا فان حزب الله هم الغالبون‏». 
(آيه 55 و 56، از سوره مائده: پنجمين سوره از قرآن كريم)


«اين است و جز اين نيست كه ولى شما خداست و رسول خدا و كسانى كه ايمان آورده، اقامه نماز مى‏كنند، و در حال ركوع اداء زكات مى‏نمايند. و هر كس كه ولايت‏خدا و رسول خدا و مؤمنان را بپذيرد، پس حقا، حزب خدا غلبه كنندگانند». 
اجماع شيعه، چه از مفسرين آنها، و چه از روات و محدثين آنها، و چه در كتبى كه در فضائل و مناقب و تواريخ آورده‏اند، اين است كه: حضرت امير مؤمنان على بن ابيطالب عليه السلام در حال ركوع در نماز به فقيرى كه در مسجد سؤال مى‏كرد، انگشترى خود را تصدق داد، و رسول خدا در منزل بوده‏اند، و اين آيه ولايت آن حضرت را جبرائيل فرود آورد، و رسول الله با خود قرائت مى‏كرده ‏اند، تا با جمعى از اصحاب كه به در مسجد رسيدند، پرسيدند: آيا كسى در حال ركوع نمازش تصدق داده است؟! سائل انگشترى را به رسول الله نشان داد و گفت: اين است آن صدقه‏اى كه آن مرد كه مشغول نماز خواندن است. در حال ركوع به من بخشيد، و من از دست او بيرون آوردم، در اين صورت صداى اصحاب به تكبير بلند شد، ورسول خدا حمد و سپاس او را بجاى آورد، كه تعيين مقام ولايت، پس از خدا و رسول او به امير المؤمنين شده است. 
از اتفاق و اجماع شيعه بگذريم، بسيارى از عامه، اين موضوع را در تفاسير و كتب خود آورده، و از نقطه نظر سند و اعتبار تاريخى از مسلميات مى‏دانند، و من حيث المجموع كسى كه اهل تتبع و دقت‏باشد، در شان نزول اين آيه مباركه، درباره ولايت على بن ابيطالب هيچگونه ترديدى نخواهد داشت.

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 10 / 7 / 1394

آية ولايت و شأن نزول آن چه مي‏باشد؟

انما ولیکم الله و رسوله والذین آمنوا الذین یقیمون الصلوة و یؤتون الزکوة و هم راکعون » 
« ولی شما تنها خدا و رسول او و کسانیکه ایمان آورده اند؛ همان کسانی که نماز را بر پا می دارند و در حال رکوع نماز زکات می پردازند، می‎باشند.» (مائده / آیه55)


طبق نظر شیعه این آیه مقام ولایت را منحصرا از آن خدا و پیامبرش و امام علی (ع) می داند و در شان علی (ع) نازل شده. هنگامی که فقیری به مسجد النبی آمد و از مسلمانان طلب کمک کرد و هیچ کس به فقیر کمک نکرد مگر حضرت علی بن ابیطالب (ع) که در حال رکوع نماز، انگشتری خود را به فقیر بخشید. و بنابر این مراد از " الذین آمنوا الذین یقیمون الصلوة و یوتون الزکاة و هم راکعون" علی (ع) است و لذا این آیه بر ولایت آن حضرت دلالت دارد. 
لیکن علماء اهل سنت چنین تفسیری از آیه شریفه را قبول نداشته و هر یک به شکلی ایراداتی بر آن وارد کرده اند. در این نوشتار بر آنیم تا اهم این اشکالات را مطرح کرده و پاسخ گوییم: 
اشکال اول: " انما " دلالت بر حصر ندارد . 
امام فخر رازى مى گوید: 
1ـ نزول آیه در حق على (ع ) است. 
2- ایـن آیـه ولایـت عـام یـا مـطـلـق را بـراى عـلـى (ع ) ثابت مى كند یعنى همان ولایت خدایى كـه پـروردگار به پیامبرش اعطا فرموده است. 
3- لیكن كلمه (انما) در این آیه براى حصر اشخاصى نیست كه درآیه آمده. و این ولایت منحصر به علی (ع) نیست. 
وی در توضیح این مطلب می گوید: قـرآن نـظـایر چنین موردى را آورده است همچون این آیه كه مى فرماید: " انما الحیوة الدنیا لعب و لهو " وحال آنكه دنیا به این امور [ لهو و لعب ] خلاصه نمى شود واعمال صالح و امـور والا كه لهو و لعب خوانده نمى شود نیز در آن به چشم مى خورد. بنابراین انما در این آیه شریفه و نیز آیه مورد بحث، دلالت بر حصر نداشته و لذا این ولایت منحصر به علی (ع) نیست. 
پاسخ: حقیقت این است که امام فخر رازى از این حـقـیقت غفلت كرده كه حصر در آیه متوجه حیاتى است كه به (دنیا) مـوصـوف مـى بـاشد و حیات دنیوى آن چیزى است كه به لهو و لعب منحصر مى باشد و این همان چـیـزى است كه خداوند از بندگانش مى خواهد ازآن كناره بگیرند و به امور والا و اعمال صالح و باقى روى آورند. به بیان دیگر حیات توام با امور والا و اعمال صالح، دیگر حیات دنیوی نیست بلكه حیاتی معنوی، روحانی، غیر دنیوی و والاست. و حیات دنیوی در همان لهو لعب خلاصه می گردد. پس حصر، غیرقابل نقض است و كلمه (انما) در بیان عربى تصریح در حصر دارد. 
وانـگـهـى آیا كسى كه به عربى بنویسد یا زبان عربى و بلاغت و نحو عربى را بفهمد چنین سخنی را از وی می پذیرد؟ 
آیا كلمه (انما) مثل (ما) و (الا) تصریح در حصر ندارد؟

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 10 / 7 / 1394

شان نزول ايه انما وليكم الله و رسوله در منابع اهل تسنن

«اِنِّما وَليُّكُمْ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصلَّوهَ وَ يُؤتُونَ الزَّكاهَ وَ هُمْ راكِعُونَ» مائده/55
[ولي و سرپرست و رهبر شما تنها خدا است و پيامبر او ، و آنها كه ايمان آورده‏اند و نماز را بر پا مي‏دارند و در حال ركوع زكات مي‏پردازند].


شأن نزول
بسياري از مفسّران و محدثان در شأن نزول اين آيه نقل كرده ‏اند كه اين آيه در شأن علي (ع) نازل شده است . 
«سيوطي» در «الدّرالمنثور» در ذيل اين آيه از «ابن عباس» نقل مي‏كند كه علي (ع) در حال ركوع نماز بود كه سائلي تقاضاء كمك كرد و آن حضرت انگشترش را به او صدقه داد ، و پيامبر (ص) از او پرسيد: «چه كسي اين انگشتر را به تو صدقه داد؟»، که آن مرد سائل اشاره به امیرالمومنین علي (ع) كرد و گفت: «آن مرد كه در حال ركوع است». و در اين هنگام آيه «اِنِّما وَليُّكُمْ اللهُ وَ رَسُولُهُ ...» نازل شد. (تفسير الدر المنثور 2/293).
برای مطالعه و تحقیق و اطمینان بیشتر می توانید به ادرسهای زیر که برگرفته از تفسیرهای اهل تسنن است 
مراجه نمایید :
تفسير الطبري
http://www.altafsir.org/Tafasir.asp?tMadhNo=2&tTafsirNo=91&tSoraNo=5&tAyahNo=55&tDisplay=yes&Page=1&Size=1&LanguageId=1
تفسير الغرناطي
http://www.altafsir.org/Tafasir.asp?tMadhNo=2&tTafsirNo=88&tSoraNo=5&tAyahNo=55&tDisplay=yes&UserProfile=0&LanguageId=1
تفسير الحلبي
http://www.altafsir.org/Tafasir.asp?tMadhNo=2&tTafsirNo=79&tSoraNo=5&tAyahNo=55&tDisplay=yes&UserProfile=0&LanguageId=1
تفسير مقاتل بن سليمان
http://www.altafsir.org/Tafasir.asp?tMadhNo=2&tTafsirNo=67&tSoraNo=5&tAyahNo=55&tDisplay=yes&UserProfile=0&LanguageId=1
تفسيرالمدقق والمصنف ابو السعود
http://www.altafsir.org/Tafasir.asp?tMadhNo=2&tTafsirNo=28&tSoraNo=5&tAyahNo=55&tDisplay=yes&UserProfile=0&LanguageId=1
تفسير السيوطي
http://www.altafsir.org/Tafasir.asp?tMadhNo=2&tTafsirNo=26&tSoraNo=5&tAyahNo=55&tDisplay=yes&UserProfile=0&LanguageId=1
تفسير السمرقندي
http://www.altafsir.org/Tafasir.asp?tMadhNo=2&tTafsirNo=11&tSoraNo=5&tAyahNo=55&tDisplay=yes&UserProfile=0&LanguageId=1
تفسير الطبري
http://www.altafsir.org/Tafasir.asp?tMadhNo=1&tTafsirNo=1&tSoraNo=5&tAyahNo=55&tDisplay=yes&Page=2&

Size=1&LanguageId=1

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 10 / 7 / 1394



 

دوستان امام علی علیه السلام





سلام عزیزان دلم 

امروز، روز عید غدیره.
روزیه که فرشته ها تو آسمون شادی می کنند 
و به زمین می آن، تا عید غدیر رو به دوستان امام علی (ع) تبریک بگن. 

امروز همه جاشیرینی وشربت پخش می کنن.
همه خوشحالند، همه لباس های نو و قشنگ می پوشن و به مهمونی می رن


امروز همه عیدی می گیرن، پدرها ومادرها، پدربزرگ ها و مادربزرگ ها 
عیدی می دن، امروز خدا هم عیدی می ده بچه ها، اونم عیدی های بزرگ بزرگ

فقط کافیه از خدا بخواهیم. 
چون امروز از قشنگ ترین روزهای خدا است و خدایی که 
علی (ع) رو خیلی دوست داره به دوستان علی (ع)
هم عیدی های خوب و بزرگ می ده.

آهای دوستای امام علی علیه السلام !
دست هاتون رو بلند کنید و دعا کنیدو از خدا عیدی بگیرید

چون امروز از قشنگ ترین روزهای خداست و خدایی 
که علی (ع) رو خیلی دوست داره به دوستان علی (ع)
هم عیدی های خوب و بزرگ می ده. 

آهای دوستای امام علی علیه السلام !
دست هاتون رو بلند کنید و دعا کنید و از خدا عیدی بگیرید.


صد آفرین به شما بچه های علی دوست 
و هزار مرحبا به شما که عاشق علی هستید.




 

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 10 / 7 / 1394







بچه ها شادی کنیم

آمده عید غدیر
باز گوید مادرم 
قصه های دلپذیر





بار دیگر شهر ما
نورباران می شود
زیر نور چلچراغ
شب، چراغان می شود


 


باز هم امشب پدر
نقل و شیرینی خرید
باز بوی عطر و یاس
می دهد پیغام عید





بنده ی خوب خدا
یار پیغمبر علی (ع)
او امام مسلمین 
بهترین رهبر علی





بانگ قرآن مجید
می رسد از کوچه ها
مژده ی عید غدیر
شادی ما بچه ها


موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 10 / 7 / 1394






یه دل دارم حیدریه
عاشق مولا علیه


من این دلو نداشتم 
از تو بهشت برداشتم

خدا بهم عیدی داد
عشق مولا علی داد


علی وجود و هستی
دشمن زور و پستی


علی قرآن ناطق
جد امام صادق(ع)


علی که شمشیر خداست
دست علی همراه ماست


تو دلامون نوشته مولا علی رو عشقه

 

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 9 / 7 / 1394







آرى...خم!شربدار ولايت‏
غديرحادثات وميان منزل افشاى رازهاست.

بنگريدش‏ كه بر اوج دست و بازودر چنگ چنگالى از نور
ايستاده است‏به ابرها نزديكتر تا به ماو نگاه نمى ‏كند
نه در چشمان مشتاق‏انه در ديدگان دريده از حسد.

به اين ترانه گوش كنيدكه در هفت آسمان مى ‏طپد:
«هر كه مرا مولاى خويش بداند اينكه
فرا چنگ من ايستاده مولاى اوست».

آرى امروز همه چيز كامل است‏معيارى بدنيا آمده‏
كه در سايه‏ اش‏نيك و بد از هم مشخصند.

در اين زلال،بايد جان را به شستشو نشست‏
در غدير،يك تاريخ تبلور پيدا كرد.

و بدينسان،آن دشت كه ديروز گمنامش،
كندى و سستى قافله‏ ها را مى‏زدود،
امروز،طلوع آفتاب ولايت را بستر شد.
آن بركه آب،ميانه كويرى برهوت،
كه رنج و خستگى مسافران را به جان مى ‏خريد،
امروزچشمه جوشان و هميشه جارى پهنه آرمان‏هاى والا گشت.

بدينسان بود كه پيامبر(درود خدا بر او و خاندانش)
ندا در داد:آنها كه بى ‏ولايت على(سلام خدا بر او)رفته ‏اند،
باز گردند ودر كناره غدير،«آينه بلند اى آسمان كوير»
با حماسه‏ ساز نهضت اسلام،روح مطهر زمان،
بيعتى دوباره كنند،

و در طبيعت حقيقت،تنفسى روحنواز و مستى ‏زا...
و اينگونه بود كه به يكباره،
از كالبد بى‏ جان يك دشت پر سكوت‏
غوغاى اجابت و پذيرش برخاست.

و هياهوى سر در گم انسانى،
در بازتاب مرزهاى روشنى و جاودانگى‏
جوششى مداوم يافت،بيراهه‏ ها،نهاده شد،
و حجت در جانشان بياميخت.

راستى را،مگر خورشيد در غروبش،
ماه را به نور افشانى،نمى ‏گمارد؟
و مگر دريا،ابر را،
از خود و براى خود،غنا نمى ‏بخشد؟

در اين زلال،بايد جان را به شستشو نشست 
و از اين دريا،بايد گوهرهاى ناب به دست آورد.

در غدير كه به چه مى ‏انديشد؟
در غدير گويا محمد صلى الله عليه و آله مى ‏انديشد:
بدون على عليه السلام چگونه خواهد رفت؟

و على عليه السلام مى ‏انديشد:
بدون محمد صلى الله عليه و آله چگونه خواهد رفت؟

و على عليه السلام مى ‏انديشد:
بدون محمد صلى الله عليه و آله چگونه خواهد ماند؟

و مردم بين همين رفتن و ماندن است 
كه به ابهامى شگفت گرفتار آمده ‏اند: 

اين همان محمد صلى الله عليه و آله است 
كه مى‏ ماند،اگر با على بيعت مى ‏كرديم

و اين حتى على عليه السلام است 
كه مى ‏رود،اگر بيعت را شكستيم!!

توده مردم به چگونگى بيعت مى ‏انديشند
و سران توطئه به شكستن بيعت...!! 
اسماعيل نورى علاء



موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 9 / 7 / 1394

دلالت آیه ی انما ولیکم الله، بر ولایت علی علیه السلام

«إنما ولیکُم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یُقیمونَ الصلاه و یؤتون الزکاه و هُم راکعون».[1] 
همانا ولی شما خدا و رسول او و کسانی هستند که ایمان آورده، نماز بر پا می-دارند و در حال رکوع زکات می دهند. 


در بسیاری از کتب اسلامی و منابع اهل سنت، روایات متعددی ناظر بر این که آیه ی فوق در شأن علی (علیه السلام) نازل شده، نقل گردیده که در برخی از آنها به مسأله ی بخشیدن انگشتر، در حال رکوع اشاره شده و در برخی دیگر، تنها به نزول آیه-ی شریفه در حق علی (علیه السلام) بسنده شده است. 
در میان کتب معروف اهل سنت، بیش از سی کتاب یافت می شود که در میان آنها این حدیث نقل شده که از جمله ی آنها می توان این کتب را نام برد: 
محبّ الدین طَبَری در ذخار العُقبی صفحه ی 88 سیوطی در لباب النقول صفحه ی 90    طبری در تفسیر طبری صفحه ی 165   رازی    فخر رازی در تفسیر کبیر ذیل آیه ی مذکور 
نکته ی قابل توجه در آیه این است که شروع آن با لفظ «إنَّما» است. این لفظ مفید حصر است، یعنی: «ولی و سرپرست شما فقط این افراد هستند». 
* شاید رکوع به معنی خضوع باشد! 
شکّی نیست که رکوع در این آیه ی شریفه، به معنای رکوع نماز است نه به معنای خضوع و خشوع. چرا که در عرف شرع و اصطلاح قرآن، هنگامی که لفظ «رکوع» به کار گرفته می شود به همان معنای عرفی و اصطلاحی خود (یعنی رکوع در نماز) حمل می شود، و علاوه در شأن نزول آیه روایات متعدّدی از طریق شیعه و سنی نقل شده که همگی بر این دلالت می کنند که آیه ی شریفه در شأن علی (علیه السلام) وارد شده که در حال رکوع انگشتر خود را به سائل بخشید. همچنین ذکر «یُقیمونَ الصَّلاه» نیز خود شاهد بر این موضوع است؛ چرا که در هیچ موردی در قرآن کریم نداریم که تعبیر شده باشد، زکات را با خضوع بدهید، بلکه زکات را باید با اخلاص و عدم منّت داد. 
* شاید «ولیّ» به معنی دوست باشد!
همچنین شکی نیست که کلمه ی ولیّ در این آیه ی شریفه به معنای دوست و یا ناصر نیست؛ چرا که دوستی و یاری کردن مخصوص کسانی نیست که نماز می خوانند و در حال رکوع زکات می دهند بلکه دوستی و نصرت، یک حکم عمومی است که همه ی مسلمانان را در بر می گیرد. همه ی مسلمین باید یکدیگر را دوست بدارند و یاری کنند؛ حتی کسانی که زکات بر آنها واجب نیست.

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 9 / 7 / 1394

آيه ولايت در قرآن

بسم الله الرحمن الرحيم
انما وليكم الله و رسوله والذين آمنوا الذين يقيمون الصلوه و يؤتون الزكوه و هم راكعون 
آقاي ليند اين بار به سراغ آيه ولايت ( آيه 55 سوره مائده ) كه به اجماع نظر تقريبا همه محدثين و راويان حديث و تاريخ اسلام ، در شان مولي الموحدين ، امام علي ابن ابيطالب (ع) نازل شده است ، رفته و با دلايل بسيار ضعيف سعي در نفي اين فضيلت بزرگ الهي در مورد اميرالمومنين علي (ع) مي نمايند 
با توجه به اينكه اين بحث بنوعي مكمل بحث قبلي در خصوص ولايت امير المومنين علي (ع) مي باشد، دلایل ایشان را بررسی می کنیم.


اين داستان دروغ را زياد شنيده و خوانده ايد که علي(ع) در حال نماز بود که سائلي از راه رسيد و طلب کمک کرد و چون علي(ع)صداي او را شنيد در حال رکوع به انگشتريش اشاره کرد و سائل جلو آمد و انگشتر را بيرون آورد و آنگاه اين آيه نازل شد که انما وليکم الله و رسوله و الذين آمنو الذين يقيمون الصلوه و يوتون الزکوه و هم راکعون و اين آيه در مورد علي(ع) و اين عمل او نازل شده است؟اصولا اين آيه ربطي به اين داستان دروغين ندارد .
بنده از ايشان مي پرسم معيارهاي دروغ دانستن يك حديث از نظر ايشان چيست ؟ وقتي قرينه هاي بسياري در خود اين آيه صحت اين روايت را تصديق مي كند و اكثريت قريب به اتفاق محدثين اهل سنت (علاوه بر عموم محدثين شيعه ) نزول اين آيه را با اسناد مختلف و متواتر ، در شان امام المتقين علي بن ابيطالب (ع) وارد مي دانند و صحت اين روايت بنا به دلايلي كه ذيلا آورده مي شود كاملا مورد پذيرش عقل نيز هست . با چه معياري و مدرکی، سخن پروردگار عالميان را در مورد امام علي (ع) دروغ مي انگارند؟
لازم به ذكر است با وجود اين كه شان نزول اكثر آيات قرآن بيش از دو يا سه راوي ندارد ، در مورد شان نزول اين آيه بخصوص قرآن، علاوه بر منابع شيعه ، متجاوز از سي كتاب از معتبرترين منابع اهل سنت نيز به عناوين ذيل الذكر ، روايت مذكور را تاييد كرده و شان نزول آن را در مورد امام علي (ع) و زكات دادن ايشان در موقع ركوع صحيح دانسته اند .
برخي از منابع عبارتند از :

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 9 / 7 / 1394

نشان ولایت و جریان خاتم بخشی

اشاره
روز بیست و چهارم ذی الحجه در تاریخ اسلام، روزی بسیار مهم و سرنوشت ساز است، روزی است که بر اثر یک حادثه کوچک، ولی بسیار عظیم و دارای اهمیت، یکی از آیات الهی بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شد. در اثر نزول همین آیه، پیامبر صلی الله علیه و آله پرده از یک مسئله بسیار مهم برداشت و جریان خاتم بخشی علی علیه السلام را به اطلاع مردم رساند. 
آیه ای که نازل شد، آیه ولایت بود و خبر مهم، اعلام ولایت و جانشینی امیرمؤمنان علیه السلام بود، که پیامبر صلی الله علیه و آله از سوی پروردگار، از این واقعیت خبر داد و پرده برداشت.


خاتم بخشی امیرمؤمنان علیه السلام 
«انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة و یؤتون الزکاة و هم راکعون»(1)؛ ولیّ شما تنها خدا و پیامبر اوست و کسانی که ایمان آورده اند ؛ همان کسانی که نماز را بر پا می دارند و در حال رکوع، زکات می دهند.
از سدّی، مجاهد، حسن، اعمش، عتبة بن ابی حکیم، غالب بن عبد الله، قیس بن الربیع، عبایة بن الربعی، ابن عباس، ابوذر، عبید الله بن عمر بن علی بن ابی طالب، انس، عمار، عبد الله بن سلام و جابر بن عبد الله انصاری چنین روایت کرده اند که: روزی گدایی به مسجد پیامبر آمد و از مردم تقاضای کمک کرد، امّا هر چه درخواست کرد، کسی به او کمک نکرد. او که از کمک مردم مایوس گشته بود، رو به سوی آسمان کرد و اظهار داشت: خدایا! من به مسجد پیامبرت آمدم و از مردم تقاضای کمک کردم، امّا کسی به من کمک نکرد. امیرمؤمنان علیه السلام با دست خود به او اشاره نمود. او نیز به طرف علی علیه السلام رفته و انگشتر را از دست آن حضرت بیرون آورد و از مسجد خارج شد. این جا بود که آیه ولایت توسط جبرئیل بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شد. پیامبر صلی الله علیه و آله برای پیدا کردن مصداق واقعی آیه شریفه، با جمعی از یاران خود به مسجد آمد. آن ها گدایی را دیدند که از درب مسجد بیرون می آید. 
حضرت محمد صلی الله علیه و آله به او فرمود: آیا کسی چیزی به تو داد؟ گدا گفت: آری. آن حضرت پرسید: چه چیزی داد؟ فقیر گفت: این انگشتر را. آن حضرت فرمود: چه کسی این را به تو داد؟ گدا گفت: آن که در حال نماز است. و به امیرمؤمنان علیه السلام اشاره کرد. آن حضرت فرمود: در چه حالتی بود؟ گدا گفت: در حال رکوع. 
پیامبر صلی الله علیه و آله که می دید نشانه های آیه، به خوبی بر علیّ بن ابی طالب علیه السلام انطباق پیدا کرده است، بی درنگ تکبیر گفت و اهل مسجد به دنبال تکبیر پیامبر، تکبیر گفتند.
حسان بن ثابت (شاعر معروف زمان پیامبر) که شاهد گفتار و خوشحالی پیامبر صلی الله علیه و آله بود، بلافاصله این صحنه را در چند بیت به نظم در آورد. ترجمه اشعار او چنین است: 
ای ابا الحسن! جان من و جان هر آن که دیر یا زود به هدایت و ایمان روی می آورد، به فدای تو باد! این تویی که در حال رکوع زکات خود را پرداختی. ای بهترین رکوع کننده! جان ها فدایت باد. خداوند در باره تو بهترین نوع ولایت را نازل کرد و آن را در کتاب آسمانی ثبت گردانید.(2)

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 9 / 7 / 1394

╬◆◆◆╬ برکه خورشید ╬◆◆◆╬
ویژه نامه عید غدیر و آغاز امامت حضرت علی علیه السلام

قال رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم):

يوم غدير خم افضل اعياد امتى و هو اليوم الذى 
امرنى الله تعالى ذكرهفيه بنصب اخى على بن ابى طالب 
علما لامتى، يهتدون به من بعدى و هو اليوم الذى اكمل الله 
فيه الدينو اتم على امتى فيه النعمة و رضى لهم الاسلام دينا.


رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

روز غدير خم برترين عيدهاى امت من است 
و آن روزى است كه خداوند بزرگ دستور داد;
آن روز برادرم على بن ابى طالب را به عنوان 
پرچمدارامتم منصوب كنم، تا بعد از من مردم توسط او هداي ت‏شوند، 
و آن روزى است كه خداوند در آن روز دين را تكميل و نعمت را
بر امت من تمام كرد و اسلام را به عنوان دين براى آنان پسنديد.

امالى صدوق: 125، ح 8.


موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی